نویسنده :
تاپ لیدر::
84/9/14:: 2:18 عصر
« فکر میکنم که نخست باید انسان باشیم و بعد تابع » هنری دیوید تورو
Henry David Thoreau
راه کار، تجارت الکترونیک و فرا مدرنیزم
سوال : نظر شما درباره راه کار یا روش کار چیست ؟
بگذارید از یک مثال شروع کنم ، شما هم مثل من در سفرهای درون شهری و برون شهری، در داخل تاکسی و اتوبوس و چه می دانم ، در یک مهمانی رسمی و غیر رسمی و یا در محل کار بسیار شنیده اید که دوستی ، رفیقی ، فامیلی ، همکاری ، یک همشهری ، یا یک هم وطن از آشنایان و فامیل های خود در خارج از کشور صحبت می کند و از اوضاع زندگی و درآمدهای آنان و چگونگی گذران زندگی در ولایات فرنگستان و « آن ور آب » برای شما یا دیگری صحبت می کند .
لطفن تا پایان این گفتار مرا همراهی کنید ، خوب حالا من می خواهم از یک آشنای خودم حرف بزنم ؛ اما می خواهم کمی تحلیلی صحبت کنم ، تلاش خواهم کرد شما را خسته نکنم .
یک فامیل دارم در نیویورک ، شهری که به « پایتخت اقتصادی دنیا » شهرت دارد. این آقا چیزی حدود بیست سال قبل با فروش دو دستگاه ماشین سواری ، یک باب منزل و یک دستگاه کامیون که خود رانندگی اش را به عهده داشت بعد از کلی خرج و مخارج و گرفتن وکیل ، پا برخاک سرزمین آرزوها نهاد اما با چیزی نزدیک به صفر از نظر مالی ، بله تمام پولها خرج شده بود . اما جان کلام ، در حال حاضر این فامیل عزیز برای خودش در « پایتخت اقتصادی دنیا » سری است میان سرها و در بازار پر از ریسک و رقابت آنجا ، در حال کسب و کار ، و درپی یک لقمه نان که به نظرم همچین پرچرب هم هست .
خوب منظور از این همه حرف ؟
راستش را بخواهید اوایل فکر می کردم که فامیل من یکی از نوابغ روزگار ماست.
خوب شما ببینید ، از صفر شروع کردن ، داشتن زن و فرزند ، زبان بلد نبودن ، تخصص نداشتن ، در آن سرزمین مدرن و بسیار پیشرفته که چندین و چند سال از نظر زمانی با کشورهایی نظیر کشور ما شکاف تمدنی و فرهنگی دارد . آیا ماندن و به پیشرفت رسیدن در چنین شرایطی ، ته مایه هایی از نبوغ نمی خواهد ؟
بی شک ، بله و انکار نمی تواند کرد که فامیل من ، واقعن چیزی از تلاش و استقامت کم نگذاشته و با فراخوانی استعدادهای درونی خود ، شاهکار کاشته است .
کسب و کار و تجارت در تنور گرم رقابت و همینطور نه فقط به ماندن اکتفا نکردن ، بلکه با اندیشه پیشرفت خود را بالا کشیدن . من که کلاه ام را به احترام او از سر بر می دارم .
اما برگردیم به عنوانی که برای این یادداشت انتخاب کرده ام ، « راه کار و تجارت الکترونیک » و دوباره یک سوال ؟
بله درست حدس زده اید ،
نقش مکانیزم تجاری امریکا در پیشرفت فامیل من چه می شود؟
آیا عنصری است بی رنگ و بو و بی خاصیت ؟ مطمئنن پاسخ منفی است ؛ و این آن چیزی است که دوست دارم نامش را بگذارم « راه یا روش کار» ، بله ، می شود در عین حال آن را اینگونه معرفی کرد « زیرساختهایی که باعث پیشرفت هرکسی می شوند ، چنانچه خود شخص بخواهد » .
بار دیگر بروم سراغ جان کلام : امروزه دیگر شاید ، چندان لازم نیست که تا در محیط قرار گرفت و « پیشرفت » را به چنگ آورد . بله ، با موج تکنولوژی و با ورود اینترنت در عرصه زندگی انسان امروزی و استفاده دقیق و حساب شده از آن و همین طور با گام نهادن در دورانی که عصر آموزشهای از راه دور را به ارمغان آورده ، عصری که انواع و اقسام راه کارها و دستورالعملهای خود آموز درحال چاپ و نشر و تکثیر از طریق صفحات مجازی است ، من و توی جهان سومی هم می توانیم از راه اینترنت به این گستره جهانی بپیوندیم و با بکارگیری روش هایی که در عمل در جهان پیشرفته آزمون خود را پس داده اند و به راحت ترین راه ، در اختیارمان گذارده شده ، گام های آخرین را در فرایند گذر از مرحله ی « سنت به مدرنیزم» برداریم . و با کمی تیزکردن نوک پنجه ها خود را برسانیم به وادی « فرامدرنیزم » به امید آن روز.
پس وعده ی ما :
آدرس : بزرگراه « اینترنت اکسپلورر» بعد از چهار راه « یاهو » خیابان « تجارت الکترونیک »
زمان : اولین فرصت
د.د.حسابدار
04/09/84